قسمت هفتاد و یکم خاطرات میلسپو: روسها ایرانیان طرفدار انگلیسیها را نوکر انگلیس مینامیدند، زیرا سوءظن آنها برانگیخته شده بود همین واقعیت که انگلیسیها دوستانی در ایران دارند، کافی بود که سوءظن روسها را برانگیزد و آنان را وادار سازد که انگلیسیها را متهم به «امپریالیسم» کنند و ایرانیان طرفدار انگلیس را نوکر انگلیس بنامند
سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب ماموریت آمریکاییها در ایران اثر آرتور میلسپو ترجمۀ حسین ابوترابیان در سال ۱۳۵۶ است.
آرتور میلسپو متولد مارس ۱۸۸۳ در روستایی در میشیگان، حقوقدان و کارشناس مالی آمریکایی که در سالهای ۱۹۲۲-۱۹۲۷ و ۱۹۴۲-۱۹۴۵ برای اصلاح مالیه به استخدام دولت ایران درآمد. او دانش آموخته (دکترای) دانشگاه جانز هاپکینز و (کارشناسی ارشد) دانشگاه ایلینوی بود.
این روابط پیچیده را ممکن است گاهی و تا حدودی با روابط روسها در این کشور مقایسه کرد. در چنین شرایطی بسیاری از ایرانیان که شهرت به طرفداری انگلیس را داشتند، فقط به تجاوز روسها و ترس از روسیه واکنش نشان می دادند. همین واقعیت که انگلیسیها دوستانی در ایران دارند، کافی بود که سوءظن روسها را برانگیزد و آنان را وادار سازد که انگلیسیها را متهم به «امپریالیسم» کنند و ایرانیان طرفدار انگلیس را نوکر انگلیس بنامند. دخالتهای انگلیس در ایران مقاصد و محدودیتهای نسبتاً مشخصی داشت. بن طور کلی هدف آنها عبارت بود (۱) ایرانیان نسبت به انگلیسیها نظر دوستانه داشته باشند. (۲) ناآرامیهای عشایری را برطرف و نظم را در میان مردم حفظ کنند. (۳) رنجهای ملت ایران را کاهش دهند. (٤) مانع از این شوند که اختلافی بین ایران و شوروی در بگیرد. (۵) مانع از این شوند که ایران یکسره تحت سلطه روسها قرار بگیرد. برخلاف فعالیتهای شوروی در شمال، تلاشهای انگلیس در جنوب و غرب واقعاً ملایم بوده و بیشتر فعالیت آنان صرف تکمیل کارهای دستگاه اداری ایران می شده است.
گفتیم که منافع انگلستان است که سیاست آن کشور را تعیین میکند. در حالیکه انگلیسیها چشم انتظار یک ایران خودمختار و مستقل نشسته بودند، طبعاً انتظار داشتند که دولت ایران نیز با آنان رفتاری دوستانه و صحیح داشته باشد. شورویها اصرار داشتند که نخست وزیر حتماً باید طرفدار شوروی باشد، ولی به گمان من انگلیسیها در صورتی که نخست وزیر ناسیونالیست واقعی و در امور خارجی بیطرف باشد، راضی هستند. برنامه اقتصادی که از مسکو نشأت می گیرد با اصول تجارت آزاد و بیطرفانه مغایرت دارد و در واقع خواستار امتیازات خاص است، ولی انگلیسیها با فرصتهای اقتصادی مساوی موافق اند شاید همانطور که منقدانشان اظهار میدارند به این دلیل که قبلاً هر امتیازی را که می خواستند بدست آورده اند. با اینکه انگلیسیها با در نظر گرفتن منافع خود خواهان یک ایران مرفه و کامیاب هستند، بنظر نمی رسد در پیروی از احساسات زیاده روی کرده و از گشاده دستی های غیر عملی و یکطرفه حمایت کنند یا مدعی احترام گذاشتن به اصولی باشند که به آنها اعتقاد ندارند.